Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-04@04:53:28 GMT

ناگفته‌های بازیگر نقش «الیزابت» در «پایتخت»

تاریخ انتشار: ۴ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۹۸۵۹۲۰

ناگفته‌های بازیگر نقش «الیزابت» در «پایتخت»

نیلوفر رجایی‌فر می‌گوید: خیلی‌ها از من سوال می‌کنند چرا به ایران برگشتی؟ وقتی می‌گویم ایران را دوست دارم، من را مسخره می‌کنند و خیلی درک نمی‌کنند.

نیلوفر رجایی‌فر اولین بار با سریال «پایتخت ۵» و نقش یکی از اعضای گروه تروریستی داعش، در تلویزیون دیده و به مخاطبان معرفی شد. تسلط او در صحبت به زبان انگلیسی و نقش این بازیگر بسیار مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و نام نیلوفر رجایی‌فر بر سر زبان‌ها افتاد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او به تازگی با سریال «موج اول» به تلویزیون بازگشت و با مجموعه کمدی «خوشنام» نیز در راه تلویزیون است. به بهانه سریال «موج اول» گفت‌وگویی با این بازیگر داشتیم که در ادامه می‌خوانید.

چه دلایلی برای پذیرفتن نقش «نگار» در سریال «موج اول» داشتید؟

بعد از مسئله کرونا و اتفاقاتی که رخ داده، همه ما به پرستاران و دکتر‌ها احساس دین می‌کنیم، به همین دلیل دوست داشتم شرایطی را که برای کادر درمان پیش آمده بود، به تصویر بکشم و به بهترین شکل بازی کنم. قبل از این که به شغل «نگار» برسیم، داستان عاشقانه او، مسئله از ایران رفتن نامزدش، مخالفت این شخصیت با ترک ایران و زندگی او در اروپا در دوران کودکی مطرح شده بود و این تداعی‌کننده تجربه خودم بود.

خیلی‌ها از من سوال می‌کنند چرا به ایران برگشتی؟ وقتی می‌گویم ایران را دوست دارم، من را مسخره می‌کنند و خیلی درک نمی‌کنند. دوست داشتم بتوانم حال‌وهوای کسی را که می‌خواهد ایران بماند، به تصویر بکشم تا شاید برایشان کمی قابل لمس‌تر شود. این موضوع هم برایم بسیار مهم بود.

پس به دلیل داشتن تجربه‌ای مشابه، ارتباط خوبی با نقش برقرار کردید.

دقیقا همین طور است.

به دلیل علاقه‌تان به ایران، کشور را ترک نکردید؟

ایران را دوست دارم و علاوه بر این بعد از تجربه‌های مختلف و سخت، این جمله سرمشق زندگی من شده، داستان زندگی هرکسی با فرد دیگر متفاوت است و واقعا مختصات جغرافیایی، انرژی و فضای آن برای هر آدم فرق می‌کند. هرگز نمی‌توانی خودت را حتی با شبیه‌ترین فرد به خودت مقایسه کنی، مثلا ممکن است یک انگلیسی که اجداد او انگلیسی بودند، در یک منطقه استوایی بسیار خوشحال‌تر باشد، انرژی بهتری داشته باشد و فعالیت‌های مثبت‌تری انجام بدهد. این‌ها بستگی به شخص دارد. من با این که خانواده خیلی وسیعی ندارم و چنین تعلق خاطری وجود ندارد، اما این جا آرام‌ترم.

ممکن است تصمیم «نگار» برای ماندن در ایران برای عده‌ای از مخاطبان باورپذیر نباشد، درباره این موضوع نگرانی نداشتید؟

نه به هیچ وجه. نمی‌دانم چرا، شاید، چون آدم همه چیز را از دریچه نگاه خودش می‌بیند. من حتی یک لحظه هم روی این مسئله که برای مخاطب باورپذیر است یا نیست، تامل نکردم، اما روز اول تصویربرداری سکانس‌های من که سکانس کافی‌شاپ را گرفتیم، همان جا ناگهان به ذهنم رسید و به کارگردان گفتم می‌شود از زندگی خودم وام بگیرم و بگویم من در کودکی خارج از ایران زندگی کردم و نمی‌خواهم بروم؟ این را از زندگی خودم اضافه کردم. آن جا بود که وقتی در سکانس و در آن موقعیت قرار گرفتم با خودم گفتم این که من هستم! قبل از این، هیچ فکر و گاردی نداشتم یا حس نکردم که، چون این مسئله خیلی روال نیست، با یک سری آدم به مشکل برمی‌خورم.

پیش آمد که برای نزدیک شدن به نقش‌تان با پرستار‌ها ملاقات و گفتگو داشته باشید؟

برای مشاهده کار، شاید حدود ۱۵ تا ۲۰ دقیقه در محیط بیمارستان بودم، اما، چون پیک کرونای دلتا بود، مردم عزادار با لباس‌های مشکی جلوی بیمارستان بودند و جَو در بخش کرونایی بسیار عجیب و غریب بود، راستش ترسیدم و به همین دلیل مدت زیادی در آن جا نماندم. نه به خاطر خودم، من از ابتدا ترس زیادی از کرونا نداشتم، به خاطر گروه و عقب افتادن دو کاری که مشغول بازی در آن‌ها بودم و مسئولیتی که داشتم نگران بودم.

سر سریال «خوشنام»، آقای لولایی کرونا گرفتند، به همین دلیل ما را به بیمارستان بردند تا تست بگیرند، آن جا، چون می‌دانستم قرار است این نقش را بازی کنم، توجه ویژه‌ای به محیط کردم. غیر از این دو بار، در محیط خارج از بیمارستان با دکتر و پرستار‌ها صحبت کردم و با دکتر مشاور سریال هم صحبت‌های زیادی داشتم.

در اینستاگرام تان نوشته‌اید که هنوز پیام‌های فراوانی درباره شخصیت «الیزابت» در «پایتخت ۵» دارید، پس این شخصیت هنوز برای مردم زنده است.

بله، «الیزابت» روی پیشانی من چسبیده است و دیگر هم برداشته نمی‌شود (می‌خندد). در خیلی از دایرکت‌ها و پیام‌هایی که می‌گیرم نوشته‌اند منتظریم با تانک از وسط فلان اتفاق بیرون بیایی یا انتظار داشتم با تفنگ بیایی. «الیزابت» هنوز در ذهن همه هست و برایم جالب است.

دوست دارید این تصویر از شما جدا شود و با شخصیت دیگری در ذهن مخاطب ماندگار شوید؟

برای من یک سنجش توانایی و چالش شده است که اگر کارت را خیلی بلد هستی، نقش‌های دیگر را طوری زنده می‌کنی که مردم آن‌ها را هم به اندازه «الیزابت» بپذیرند. برایم اذیت‌کننده نیست، چون ما هرکاری انجام می‌دهیم برای مردم است.

پس با این اوصاف حضور در «پایتخت»، تاثیر عجیب و غریبی در ادامه مسیر شما داشته

بله تجربه بسیار جالبی بود. روز اول فیلم برداری وقتی در اتوبوسی که ما را به شهرک دفاع مقدس می‌برد نشسته بودیم، هوا بی‌نهایت گرم بود، چند لایه لباس به تن داشتم و ظل آفتاب بود. داشتند سکانس دیگری را می‌گرفتند که من پیاده شدم تا ببینم و تمرین کنم، چون یکی دو روز اصلا از من فیلم برداری نکردند و فقط می‌رفتم سر صحنه و با گروه و کار آشنا می‌شدم. اولین سکانسی که از من گرفتند، همان فریاد اول با اسلحه بود. من آن قدر گرمم بود که نه می‌فهمیدم کجا هستم، نه می‌دانستم باید چه کنم، چون اصلا نمی‌توانم گرما را تحمل کنم. وقتی آمدیم دوباره در اتوبوس نشستیم تا در گرما نباشیم، آقای تنابنده گفتند نیلوفر متوجه هستی که کجایی دیگر؟ می‌دانی که قرار بود این نقش را به یک بازیگر چهره بدهیم، اما، چون دوست داشتیم که شناخته نشود و مردم فکر کنند خارجی است و تسلط تو را هم دیدیم، تصمیم گرفتیم با تو همکاری کنیم، وگرنه قرار نبود با غیرچهره کار کنیم. گفتم چطور؟ گفتند، چون انگار اصلا برایت مهم نیست کجایی و چه می‌کنی! من کلا زیاد اتفاقات را در ذهنم بزرگ نمی‌کنم، وارد جریان یک اتفاق می‌شوم، با آن همراه می‌شوم، کیف می‌کنم و لذت می‌برم، به همین دلیل در جریان «پایتخت» هم که بودم فکر نمی‌کردم چیز عجیب و غریبی برایم پیش بیاید. وقتی پخش شد و بازخورد‌ها را دیدم، واقعا تا چند شب خوابم نمی‌برد. انرژی مردم و تعداد دنبال‌کنندگان اینستاگرامم که در سه روز از ۵۰۰ نفر به ۱۰۰ هزار نفر رسید، این قدر عجیب بود و تاثیرش زیاد بود که اصلا نمی‌توانستم بخوابم! ۲۴ ساعته دلم می‌خواست حرف مردم را بخوانم، انگار یک گروه دوست جدید پیدا کرده بودم که از ذوق داشتم برایشان می‌مُردم.

چرا بعد از «پایتخت»، تا پیش از «موج اول» و «خوشنام» در سریال تلویزیونی دیگری بازی نکردید؟

در مدیوم‌های دیگر فعالیت کردم. در سریال نمایش خانگی «ممنوعه»، «هشتگ خاله سوسکه» و یک فیلم سینمایی که هنوز اکران نشده، بازی کردم. دوست داشتم مدیوم‌های دیگر را تجربه کنم، شاید برای این تصمیم کمی زود بود، چون الان که دوباره به تلویزیون برگشتم، می‌بینم چقدر انرژی‌اش را دوست دارم.

بعد از این ۵-۴ سال، فرصت این که هنر را راحت در دسترس مردم قرار بدهم، برایم خیلی جذاب شده. پیشنهاد‌هایی وجود داشت و بعضی پیشنهاد‌ها خوب و سریال‌های بنام بودند. می‌توانم بگویم تمام سریال‌های بنامی که مانند «پایتخت» خوش درخشیدند، برای نقش‌های کوچک و بزرگ با من تماس گرفتند، ولی یا تکراری بودند یا خیلی راضی‌کننده نبودند. طول نقش برایم مهم نیست، اما عرضش زیاد نبود و جای کار نداشت.

 

منبع: خراسان

منبع: فرارو

کلیدواژه: الیزابت سریال پایتخت سریال موج اول همین دلیل دوست دارم موج اول

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۹۸۵۹۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عمو پورنگ بازیگر شد

سریال «لالایی» و نقش‌آفرینی داریوش فرضیایی متفاوت از کار‌هایی است که تاکنون از او به عنوان کاراکتر عمو پورنگ دیده شده است.

به گزارش تسنیم، این روز‌ها سریال‌هایی در راه تلویزیون‌اند و در عین حال برخی از تلویزیونی‌های با قدمت هم با کاری جدید سر از نمایش‌خانگی درمی‌آورند. اما سریالی دیگر که تلویزیونی‌های قدیم به سمتِ آن رفته‌اند یک سریال فانتزی در حوزه کودک و نوجوان است که برای اولین بار داریوش فرضیایی یا همان عمو پورنگ در برنامه تحویل سال یک خبر کوتاهی از آن داد. سریال «لالایی» که قرار است با بازی او بعد از مدت‌ها غیبت و البته فضایی متفاوت از یکی از پلتفرم‌های نمایش‌خانگی پخش شود.

این سریال به کارگردانی احمد درویشعلی‌پور که سال‌ها با داریوش فرضیایی کار کرده و «سرزمین بالش‌ها» را با او در شبکه نمایش‌خانگی داشت این روز‌ها در اواخر تصویربرداری به سر می‌برند و گروه در تهران مشغول فعالیت‌اند تا اواخر اردیبهشت‌ماه کار به پایان برسد. قرار است این سریال امسال در یکی از پلتفرم‌های نمایش‌خانگی پخش شود.

امیر کربلایی‌زاده که مدت‌ها از او خبری نیست و بیشتر به آموزش استندآپ کمدی و اجرای تئاتر مشغول است در این سریال به ایفای نقش می‌پردازد و فرهاد بشارتی هم چندی پیش از حضور خود در این سریال خبر داده بود. قطعاً بازگشت داریوش فرضیایی بعد از مدت‌ها با سریالی در شبکه نمایش‌خانگی را می‌توان به فال نیک گرفت، چون خبر‌ها حاکی از همکاری مجدد او با تلویزیون است.

سریال «لالایی» و نقش‌آفرینی داریوش فرضیایی متفاوت از کار‌هایی است که تاکنون از او به عنوان کاراکتر عمو پورنگ دیده شده است. در عین حال باید دید با حضور او و هنرمندانی که در «محل گل و بلبل» و برخی از پروژه‌هایی که او و دوستان داریوش فرضیایی فعالیت داشته‌اند می‌تواند اقبال را نسبت به محدود کار‌های کودکانه نمایش‌خانگی برگرداند یا خیر.

دیگر خبرها

  • تغییر چهره و صدای بهروز سریال پایتخت بعد ۵ سال (فیلم)
  • بازیگر «پایتخت» در سن ۷۱ سالگی/ عکس
  • عمو پورنگ بازیگر شد
  • مردان سلبریتی که فیلر تزریق کرده‌اند
  • غایب بزرگ پایتخت ۷
  • (عکس) استایل جالب بازیگر زن سریال «گاندو» در ترکیه
  • عکس| خانم بازیگرِ تلویزیون، برای همیشه ایران را ترک کرد
  • فیلم| جزئیات جدید از آسیب دیدگی سعیدآقاخانی در سریال «نون خ»
  • محل خانه‌های یک میلیاردی تهران لو رفت!
  • واکنش حاج قاسم سلیمانی به یک تصمیم در فصل پنجم سریال پایتخت : مگر ما مرده باشیم که خانواده ایرانی سالم به ایران برنگردد (فیلم)