مهاجرت معکوس «الیزابت» به «پایتخت»/ تعداد دنبالکنندگان اینستاگرامم در سه روز از 500 نفر به 100 هزار نفر رسید!
تاریخ انتشار: ۴ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۹۷۹۴۷۷
او به تازگی با سریال «موج اول» به تلویزیون بازگشت و با مجموعه کمدی «خوشنام» نیز در راه تلویزیون است. به بهانه سریال «موج اول» گفتوگویی با این بازیگر داشتیم که در ادامه میخوانید.
چه دلایلی برای پذیرفتن نقش «نگار» در سریال «موج اول» داشتید؟
بعد از مسئله کرونا و اتفاقاتی که رخ داده، همه ما به پرستاران و دکترها احساس دین میکنیم، به همین دلیل دوست داشتم شرایطی را که برای کادر درمان پیش آمده بود، به تصویر بکشم و به بهترین شکل بازی کنم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پس به دلیل داشتن تجربهای مشابه، ارتباط خوبی با نقش برقرار کردید.
دقیقا همین طور است.
به دلیل علاقهتان به ایران، کشور را ترک نکردید؟
ایران را دوست دارم و علاوه بر این بعد از تجربههای مختلف و سخت، این جمله سرمشق زندگی من شده، داستان زندگی هرکسی با فرد دیگر متفاوت است و واقعا مختصات جغرافیایی، انرژی و فضای آن برای هر آدم فرق میکند. هرگز نمیتوانی خودت را حتی با شبیهترین فرد به خودت مقایسه کنی، مثلا ممکن است یک انگلیسی که اجداد او انگلیسی بودند، در یک منطقه استوایی بسیار خوشحالتر باشد، انرژی بهتری داشته باشد و فعالیتهای مثبتتری انجام بدهد. اینها بستگی به شخص دارد. من با این که خانواده خیلی وسیعی ندارم و چنین تعلق خاطری وجود ندارد، اما این جا آرامترم.
ممکن است تصمیم «نگار» برای ماندن در ایران برای عدهای از مخاطبان باورپذیر نباشد، درباره این موضوع نگرانی نداشتید؟
نه به هیچ وجه. نمیدانم چرا، شاید چون آدم همه چیز را از دریچه نگاه خودش میبیند. من حتی یک لحظه هم روی این مسئله که برای مخاطب باورپذیر است یا نیست، تامل نکردم اما روز اول تصویربرداری سکانسهای من که سکانس کافیشاپ را گرفتیم، همان جا ناگهان به ذهنم رسید و به کارگردان گفتم میشود از زندگی خودم وام بگیرم و بگویم من در کودکی خارج از ایران زندگی کردم و نمیخواهم بروم؟ این را از زندگی خودم اضافه کردم. آن جا بود که وقتی در سکانس و در آن موقعیت قرار گرفتم با خودم گفتم این که من هستم! قبل از این، هیچ فکر و گاردی نداشتم یا حس نکردم که چون این مسئله خیلی روال نیست، با یک سری آدم به مشکل برمیخورم.
پیش آمد که برای نزدیک شدن به نقشتان با پرستارها ملاقات و گفتوگو داشته باشید؟
برای مشاهده کار، شاید حدود 15 تا 20 دقیقه در محیط بیمارستان بودم، اما چون پیک کرونای دلتا بود، مردم عزادار با لباسهای مشکی جلوی بیمارستان بودند و جَو در بخش کرونایی بسیار عجیب و غریب بود، راستش ترسیدم و به همین دلیل مدت زیادی درآن جا نماندم. نه به خاطر خودم،من از ابتدا ترس زیادی از کرونا نداشتم به خاطر گروه و عقب افتادن دو کاری که مشغول بازی در آنها بودم و مسئولیتی که داشتم نگران بودم. سر سریال «خوشنام»، آقای لولایی کرونا گرفتند، به همین دلیل ما را به بیمارستان بردند تا تست بگیرند،آنجا چون میدانستم قرار است این نقش را بازی کنم، توجه ویژهای به محیط کردم. غیر از این دو بار، در محیط خارج از بیمارستان با دکتر و پرستارها صحبت کردم و با دکتر مشاور سریال هم صحبتهای زیادی داشتم.
در اینستاگرام تان نوشتهاید که هنوز پیامهای فراوانی درباره شخصیت «الیزابت» در «پایتخت 5» دارید، پس این شخصیت هنوز برای مردم زنده است.
بله، «الیزابت» روی پیشانی من چسبیده است و دیگر هم برداشته نمیشود (میخندد). در خیلی از دایرکتها و پیامهایی که میگیرم نوشتهاند منتظریم با تانک از وسط فلان اتفاق بیرون بیایی یا انتظار داشتم با تفنگ بیایی. «الیزابت» هنوز در ذهن همه هست و برایم جالب است.
دوست دارید این تصویر از شما جدا شود و با شخصیت دیگری در ذهن مخاطب ماندگار شوید؟
برای من یک سنجش توانایی و چالش شده است که اگر کارت را خیلی بلد هستی، نقشهای دیگر را طوری زنده میکنی که مردم آنها را هم به اندازه «الیزابت» بپذیرند. برایم اذیتکننده نیست، چون ما هرکاری انجام میدهیم برای مردم است.
پس با این اوصاف حضور در «پایتخت»، تاثیر عجیب و غریبی در ادامه مسیر شما داشته.
بله تجربه بسیار جالبی بود. روز اول فیلم برداری وقتی در اتوبوسی که ما را به شهرک دفاع مقدس میبرد نشسته بودیم، هوا بینهایت گرم بود، چند لایه لباس به تن داشتم و ظل آفتاب بود. داشتند سکانس دیگری را میگرفتند که من پیاده شدم تا ببینم و تمرین کنم، چون یکی دو روز اصلا از من فیلم برداری نکردند و فقط میرفتم سر صحنه و با گروه و کار آشنا می شدم. اولین سکانسی که از من گرفتند، همان فریاد اول با اسلحه بود. من آن قدر گرمم بود که نه میفهمیدم کجا هستم، نه میدانستم باید چه کنم، چون اصلا نمیتوانم گرما را تحمل کنم. وقتی آمدیم دوباره در اتوبوس نشستیم تا در گرما نباشیم، آقای تنابنده گفتند نیلوفر متوجه هستی که کجایی دیگر؟ میدانی که قرار بود این نقش را به یک بازیگر چهره بدهیم، اما چون دوست داشتیم که شناخته نشود و مردم فکر کنند خارجی است و تسلط تو را هم دیدیم، تصمیم گرفتیم با تو همکاری کنیم، وگرنه قرار نبود با غیرچهره کار کنیم. گفتم چطور؟ گفتند چون انگار اصلا برایت مهم نیست کجایی و چه میکنی! من کلا زیاد اتفاقات را در ذهنم بزرگ نمیکنم، وارد جریان یک اتفاق میشوم، با آن همراه میشوم، کیف میکنم و لذت میبرم، به همین دلیل در جریان «پایتخت» هم که بودم فکر نمیکردم چیز عجیب و غریبی برایم پیش بیاید. وقتی پخش شد و بازخوردها را دیدم، واقعا تا چند شب خوابم نمیبرد. انرژی مردم و تعداد دنبالکنندگان اینستاگرامم که در سه روز از 500 نفر به 100 هزار نفر رسید، این قدر عجیب بود و تاثیرش زیاد بود که اصلا نمیتوانستم بخوابم! 24 ساعته دلم میخواست حرف مردم را بخوانم، انگار یک گروه دوست جدید پیدا کرده بودم که از ذوق داشتم برایشان میمُردم.
چرا بعد از «پایتخت»، تا پیش از «موج اول» و «خوشنام» در سریال تلویزیونی دیگری بازی نکردید؟
در مدیومهای دیگر فعالیت کردم. در سریال نمایش خانگی «ممنوعه»، «هشتگ خاله سوسکه» و یک فیلم سینمایی که هنوز اکران نشده، بازی کردم. دوست داشتم مدیومهای دیگر را تجربه کنم، شاید برای این تصمیم کمی زود بود، چون الان که دوباره به تلویزیون برگشتم، میبینم چقدر انرژیاش را دوست دارم. بعد از این 5-4 سال، فرصت این که هنر را راحت در دسترس مردم قرار بدهم، برایم خیلی جذاب شده. پیشنهادهایی وجود داشت و بعضی پیشنهادها خوب و سریالهای بنام بودند. میتوانم بگویم تمام سریالهای بنامی که مانند «پایتخت» خوش درخشیدند، برای نقشهای کوچک و بزرگ با من تماس گرفتند، ولی یا تکراری بودند یا خیلی راضیکننده نبودند. طول نقش برایم مهم نیست، اما عرضش زیاد نبود و جای کار نداشت.
2323
کد خبر 1585508منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: سریال ایرانی سریال پایتخت بازیگران سینما و تلویزیون ایران همین دلیل موج اول
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۹۷۹۴۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مگر ما مرده باشیم که یکی از این خانواده بهدست داعش شهید شوند
مدیر سازمان هنری رسانهای اوج در کتاب سلیمانی عزیز ۲، به خاطره جالبی از نگاه سردار سلیمانی فرمانده وقت نیروی قدس سپاه به سریال پایتخت ۵ و سکانسهای مربوط به داعش اشاره دارد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، احسان محمدحسنی، مدیر سازمان هنری رسانهای اوج در کتاب سلیمانی عزیز ۲، به خاطره جالبی از نگاه سردار سلیمانی فرمانده وقت نیروی قدس سپاه به سریال پایتخت ۵ و سکانسهای مربوط به داعش اشاره دارد.
سیروس مقدم کارگردان این سریال نیز خاطراتی از ساخت این قسمتها دارد. این روزها که پخش این سریال پرمخاطب در شبکه ای فیلم به قسمتهای حساس حضور خانواده نقی معمولی و همراهانش در سوریه و درگیری با داعش رسیده، همشهری آنلاین مروری بر این خاطرات داشته است
سردار سلیمانی هماهنگ کرد تا عوامل فیلم با اسیران داعشی صحبت کننددر کتاب سلیمانی عزیز ۲ به نقل از مدیر سازمان هنری رسانهای اوج میخوانیم:
«وقتی قرار شد پایتخت ۵ ساخته شود، تیم را بردیم دیدار حاج قاسم؛ حاجی خیلی کمک کرد تا بچهها با فضای سوریه و مدافعین حرم آشنا بشوند؛ حتی هماهنگ کرد با یکی دوتا اسیر داعشی صحبت کنند و فیلمنامه که نهایی شد، یک روز صبحانه مهمان حاج قاسم شدیم؛ همین که فهمید آخر سریال قرار است بابا پنجعلی شهید شود و در کربلا یا مشهد خاکش کنند، گفت: «فیلمنامه رو عوض کنید، همه این خانواده باید صحیح و سالم برگردند ایران.»
کارگردان و نویسنده با تعجب نگاهی کردند و گفتند: «نمیشه! ما میخوایم قصه اینطور تموم بشه.» حاجی وقتی دید قبول نمیکنند، غیرتمند گفت: «مگر ما مرده باشیم که یکی از این خانواده به دست داعش شهید بشه!»
نظر سردار در خصوص ساخت «پایتخت ۵» مثبت بودسیروس مقدم کارگردان این سریال نیز در خصوص این سری از مجموعه پایتخت در گفتوگویی گفته است: «پرمخاطبترین فصل سریال پایتخت (فصل پنجم) را تولید کردیم که حملات زیادی هم به آن شد؛ این سریال با توصیه حاج قاسم سلیمانی ساخته شد. نظر سردار در خصوص ساخت «پایتخت ۵» مثبت بود و فقط یک نگرانی داشتند که انتهای قصه چه میشود که ما گفتیم خانواده نقی با رشادت و جانفشانی خودشان را از مهلکه جنگ نجات میدهند و در نهایت یک بالگرد سوری این خانواده را از مخصمه نجات میدهد.
سازمان اوج همفکر و ناظر بر کار بود و قسمت به قسمت فیلمنامه، هم به اوج و هم تلویزیون داده میشد و کاملاً هماهنگ بودیم… یک صبح زود خدمتشان (سردار سلیمانی) رسیدیم، زیرا میخواستند سرشان خلوتتر باشد و مفصل صحبت کنند. من از فحوای کلامشان متوجه شدم پایتختهای دیگر را هم دیدهاند. ایشان نظراتی داشتند که بحق هم درست بود. ضمن اینکه به ما مشاورانی برای کار معرفی کردند و فقط نگران فینال قصه بودند که قهرمانان نجات پیدا کنند؛ بارها من و محسن تنابنده جلسات مفصلی با ردههای بالای عملیات سوریه داشتیم و پای خاطرات آنها نشستیم و نوشتیم، حتی خودم یک بار پیش سردار سلیمانی رفتم و راجع به پایتخت و داعش صحبت کردیم…»
این کارگردان همچنین عنوان کرده است: «حضرت آقا در صحبتهایشان تاکید کردند به رئیس وقت سازمان صدا و سیما سفارش کردهاند نمونه سریالهایی مثل پایتخت ساخته شود که روایتگر یک خانواده متدین، ایرانی و بافرهنگ است و گفته بودند، چرا از این سریالها کم ساخته میشود؟ من حرف آقا را به عوامل رساندم و خیلی خوشحال شدیم که ایشان حتی حرفهای نهفته در سریال را کشف کردهاند و تاکید داشتند در پایتخت ۲ خیلی خوب به حقالناس پرداختهایم. شنیدن این حرفها خیلی حالمان را خوب کرد.»
کد خبر 749660